خبرگزاری فارس مینویسد :
احمدینژاد تأكید كرد: تعلیق را نمیتوان از موضع ضعف و التماس برطرف كرد لذا تهدید را باید از موضع اقتدار و صداقت برطرف كرد و حتی اگر هم جنگ نباشد باز هم باید از موضع اقتدار رفتار كرد؛ خداوند در قرآن مثل این افراد را مثل كلب میداند كه اگر بایستی او هم میایستد اگر فرار كنی دنبالت میآید و اگر به سمتش بروی از تو فرار میكند .
احمدینژاد در این سخن ادعا میکند خداوند در قرآن مستکبرین و قدرتهای غیرالهی را به سگ تشبیه کردهاست که اگر بایستی میایستند. اگر فرار کنی دنبالت میکنند و اگر بسویشان بروی فرار میکنند. سؤال ما از رئیس جمهور محترم این است که در کجای قرآن این مثل و این کلام آمده است؟
در قرآن فقط در دو موضع واِژه “کلب” استعمال شده است. یکی در داستان اصحاب کهف و دیگری در سوره اعراف آیه 176 بعد از ذکر قصهی عالمی که پیروی هوس کرد و به گمراهان پیوست (بلعم باعورا). در سوره مائده آیه چهار واژه “مکلبین ” آمده است که مربوط به حکم شکار با سگ شکاری آموزش دیده است . ( ببینید ) و هیچ آیه ی دیگری نیز با این مضمون در کلامخدا نیست .
با توجه به سخن احمدینژاد و آیات فوق هیچ گونه شباهتی بین کلام ایشان و آیات مذکور نمیبینیم. البته میتوان حدس زد منظور ایشان آیه 176 سوره اعراف بودهاست که به علت ناآگاهی آن را اشتباه ذکر کردهاست .
بر فرض که منظور ایشان آیه سوره اعراف باشد بین کلام ایشان و آیه شریفه تفاوتهای بسیاری است. 1. این آیه درباره عالم بیعمل و هوسران است نه قدرتهای بزرگ و استعمارگر و آمریکا و انگلیس و فرانسه. 2. در این آیه دو نوع برخورد با سگ را نشان میدهد رها کردن و حملهور شدن. ولی جناب احمدینژاد سه حالت را میگویند ایستادن و فرارکردن و به سویش رفتن 3. واکنش سگ در آیه در هر دو حالت یکی است ولی در کلام احمدی نژاد در هر سه حالت سه تا. خسن و خسین سه دختر مغاویه .
ما در روایات داریم که هر کس قرآن را به رأی خود تفسیر کند جایگاهش در آتش است. شاید یاران توجیهگر ایشان بگویند این یک اشتباه کوچک است٬ ولی آیا مراجعه به قرآن زمان زیادی میبرد و کار سختی است؟ آیا کسی که ذهنیات خود را به خدا منتسب میکند، در باقی امور میتواند مورد اطمینان باشد؟ آیا کسی که در یک گزاره ساده دینی که در دسترس است تحقیق نمی کند ، در مسائل پیچیده همین دقت را داراست؟ البته از کسی که میگوید دختر شانزده ساله در آشپزخانه انرژی هستهای کشف کردهاست بعید است که برای یک گزاره در دسترس و ساده دینی تحقیق کند .
در پایان برای تسکین دلها و آرامش، این کلام الهی را که مورد تحریف رئیس جمهور قرار گرفته میخوانیم :
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ یَلْهَث ذَّلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ كَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ ﴿۱۷۶﴾ اعراف
و اگر مىخواستیم قدر او را به وسیله آن [آیات] بالا مىبردیم اما او به زمین [=دنیا] گرایید و از هواى نفس خود پیروى كرد از این رو داستانش چون داستان سگ است [كه] اگر بر آن حملهور شوى زبان از كام برآورد و اگر آن را رها كنى [باز هم] زبان از كام برآورد این مثل آن گروهى است كه آیات ما را تكذیب كردند پس این داستان را [براى آنان] حكایت كن شاید كه آنان بیندیشند (+)
پ.ن
1. این مطلب را ابتدا در وبلاگ دوستم منتشر کردم و پس از مناظره صلاح دیدم این جا باز انتشار دهم .
2. هدف من از این مطلب عدم دقت م. احمدی نژاد در اظهاراتشان است . و هیچ ارزش علمی ای ندارد . در مطلب ساده ای که نیاز به تحقیق هم ندارد و امر کوچکی هم نیست . اگر روزه بودند روزه شان باطل بود
احمدینژاد تأكید كرد: تعلیق را نمیتوان از موضع ضعف و التماس برطرف كرد لذا تهدید را باید از موضع اقتدار و صداقت برطرف كرد و حتی اگر هم جنگ نباشد باز هم باید از موضع اقتدار رفتار كرد؛ خداوند در قرآن مثل این افراد را مثل كلب میداند كه اگر بایستی او هم میایستد اگر فرار كنی دنبالت میآید و اگر به سمتش بروی از تو فرار میكند .
احمدینژاد در این سخن ادعا میکند خداوند در قرآن مستکبرین و قدرتهای غیرالهی را به سگ تشبیه کردهاست که اگر بایستی میایستند. اگر فرار کنی دنبالت میکنند و اگر بسویشان بروی فرار میکنند. سؤال ما از رئیس جمهور محترم این است که در کجای قرآن این مثل و این کلام آمده است؟
در قرآن فقط در دو موضع واِژه “کلب” استعمال شده است. یکی در داستان اصحاب کهف و دیگری در سوره اعراف آیه 176 بعد از ذکر قصهی عالمی که پیروی هوس کرد و به گمراهان پیوست (بلعم باعورا). در سوره مائده آیه چهار واژه “مکلبین ” آمده است که مربوط به حکم شکار با سگ شکاری آموزش دیده است . ( ببینید ) و هیچ آیه ی دیگری نیز با این مضمون در کلامخدا نیست .
با توجه به سخن احمدینژاد و آیات فوق هیچ گونه شباهتی بین کلام ایشان و آیات مذکور نمیبینیم. البته میتوان حدس زد منظور ایشان آیه 176 سوره اعراف بودهاست که به علت ناآگاهی آن را اشتباه ذکر کردهاست .
بر فرض که منظور ایشان آیه سوره اعراف باشد بین کلام ایشان و آیه شریفه تفاوتهای بسیاری است. 1. این آیه درباره عالم بیعمل و هوسران است نه قدرتهای بزرگ و استعمارگر و آمریکا و انگلیس و فرانسه. 2. در این آیه دو نوع برخورد با سگ را نشان میدهد رها کردن و حملهور شدن. ولی جناب احمدینژاد سه حالت را میگویند ایستادن و فرارکردن و به سویش رفتن 3. واکنش سگ در آیه در هر دو حالت یکی است ولی در کلام احمدی نژاد در هر سه حالت سه تا. خسن و خسین سه دختر مغاویه .
ما در روایات داریم که هر کس قرآن را به رأی خود تفسیر کند جایگاهش در آتش است. شاید یاران توجیهگر ایشان بگویند این یک اشتباه کوچک است٬ ولی آیا مراجعه به قرآن زمان زیادی میبرد و کار سختی است؟ آیا کسی که ذهنیات خود را به خدا منتسب میکند، در باقی امور میتواند مورد اطمینان باشد؟ آیا کسی که در یک گزاره ساده دینی که در دسترس است تحقیق نمی کند ، در مسائل پیچیده همین دقت را داراست؟ البته از کسی که میگوید دختر شانزده ساله در آشپزخانه انرژی هستهای کشف کردهاست بعید است که برای یک گزاره در دسترس و ساده دینی تحقیق کند .
در پایان برای تسکین دلها و آرامش، این کلام الهی را که مورد تحریف رئیس جمهور قرار گرفته میخوانیم :
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ یَلْهَث ذَّلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ كَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ ﴿۱۷۶﴾ اعراف
و اگر مىخواستیم قدر او را به وسیله آن [آیات] بالا مىبردیم اما او به زمین [=دنیا] گرایید و از هواى نفس خود پیروى كرد از این رو داستانش چون داستان سگ است [كه] اگر بر آن حملهور شوى زبان از كام برآورد و اگر آن را رها كنى [باز هم] زبان از كام برآورد این مثل آن گروهى است كه آیات ما را تكذیب كردند پس این داستان را [براى آنان] حكایت كن شاید كه آنان بیندیشند (+)
پ.ن
1. این مطلب را ابتدا در وبلاگ دوستم منتشر کردم و پس از مناظره صلاح دیدم این جا باز انتشار دهم .
2. هدف من از این مطلب عدم دقت م. احمدی نژاد در اظهاراتشان است . و هیچ ارزش علمی ای ندارد . در مطلب ساده ای که نیاز به تحقیق هم ندارد و امر کوچکی هم نیست . اگر روزه بودند روزه شان باطل بود