ستاره شب های تارم بودی،ستاره ای که با درخشیدنش چتر آسمان را زینت می داد،ستاره ای که با وجودش وجود دیگری را میسر می کرد،ستاره ای که با تمام دل خستگی ها و دلتنگی های یه دل آزرده کنار میامد،ستاره ای که ستاره بود وبا بودنش به دیگران روح حیات می داد،ستاره زندگی من،همیشه بدرخش،همیشه در شبهای تارم سوسو کن،تابدونم هستی و کنارمی،تا حس کنم وجود نازنین تو،تا حس کنم و کنار بیام با نبودنت تو شبهای ابری،ای نسیم...ای باد...بیا...بیا وبا آمدنت ابراها رو کنار بزن تا نور ستاره من دوباره زخم های دل منو دوا کنه و با چشمکش دلتنگی های منو از بین ببره