موسیقی کلاسیک به موسیقی هنری اروپا گفته میشود. شروع این موسیقی را از سدههای میانه در حدود سال 500 پس از میلاد می دانند.
۱ دوره های موسیقی کلاسیک :
۱.۱مسیقی سدههای میانه
۱.۲ موسیقی رنسانس
۱.۳ موسیقی باروک
۱.۴ دوره کلاسیک
۱.۵ دوره رمانتیک
۱.۶ موسیقی قرن بیستم
۱.۷ موسیقی کلاسیک معاصر
موسیقی کلاسیک را از نظر سبک و تحول تاریخی آن به چند دوره کوچکتر تقسیم کردهاند:
موسیقی سدههای میانه :
این دوره با سقوط امپراتوری روم شروع و تا رنسانس در اروپا ادامه می یابد. این دوره دوره شروع و آغازین گام های موسیقی کلاسیک است.
موسیقی رنسانس:
در این دوره که شامل سالهای 1400 تا 1600 میلادی می شود. موسیقی کلاسیک به طور عمده در ایتالیا شکل گرفته است و بیشتر قطعات آثار آوازی هستند.
موسیقی باروک:
این دوره از سال 1600 میلادی شروع وتا حدود 1760 میلادی ادامه می یابد. لغت باروک در عالم هنر(نه فقط موسيقی) معادل استادانه زينت دادن و يا ماهرانه درست کردن به کار مي رود که از مشخصات بارز هنر اين سالها بوده است.
موسيقي اين دوره همانند ساير هنرهای هم عصر خود بيانگر اشرافيت و قدرت حکومتهای اروپايي بوده است. نیاز کلیسا برای جذابتر کردن نیایش نیز در گسترش این سبک تاثیر بسیاری داشته است.
یکپارچگی در حالت موسيقی از ويژگي های موسيقی اين دوره است.
از معروفترین موسیقیدانان این سبک میتوان باخ و ویوالدی را نام برد.
دوره کلاسیک:
دوره کلاسيک سالهای 1730 تا 1820 میلادی را شامل می شود.
قرن هجدهم مصادف بود با جریان روشنی فکر، یا آزادی اندیشه از بند خرافات، که در آن طغیانی علیه متافیزیک و به نفع احساسات معمولی و روانشناسی تجربی و عملی، علیه آیین و مراسم تشریفاتی اشرافی و به نفع زندگی طبیعی و ساده، علیه خودکامگی و به نفع آزادی فردی، علیه امتیازات و حق ویژه و به نفع حقوق مساوی مردم و تعلیم و تربیت همگانی.در این دوره برای اولین بار در موسیقی این فکر ظهور کرد که موسیقی در حقیقت همانند دیگر هنرها مقصود و هدفی ندارد، بلکه صرفاً به خاطر خودش وجود دارد، یعنی موسیقی به خاطر خود هنر موسیقی. پس از دوره کلاسیک با هنر موسیقی بر پایه ایده «هنر به خاطر هنر» برخورده میشد.
هنر در اين دوران بيشتر متوجه سادگی است تا تزئينات ماهرانه دوران باروک، ولی در زمینه موسیقی این رویکرد به عکس اتفاق می افتد. بر خلاف دوره ی باروک در دوران کلاسيک حالت های مختلف و متضادی در ارائه احساس در موسيقی وجود دارد. بافت موسيقی کلاسيک نیز بيشتر هموفونیک است تا پلی فنیک. از هنرمندان این دوره میتوان از هايدن، موتزارت و بتهوون نام برد.
دوره رمانتیک :
سبک رمانتيک سالهای 1820 تا 1910 را شامل می شود.دراین دوره، احساسات نقش بسزایی در موسیقی پیدا می کند. موسیقی در این دوره بصورت ابزاری در دست آهنگساز مطرح کردن احساسات شخصی اوست.
موسیقی قرن بیستم :
این دوره را دوره مدرنیسم یا نوگرایی موسیقی کلاسیک می دانند.آهنگسازان این دوره هرچه بیشتر سعی کردند تا کارهای خودشون را از سبکهای گذشته متمایز و از باورها و قانونهای گذشته عبور کنند.
موسیقی کلاسیک معاصر:
موسیقی کلاسیک معاصر از سال 1970 میلادی آغاز شده است و تاکنون ادامه دارد.آهنگسازان معاصر کلاسیک بیشتر به ساختن موسیقی مینیمال و آوانگارد روی آورده اند.
۱ دوره های موسیقی کلاسیک :
۱.۱مسیقی سدههای میانه
۱.۲ موسیقی رنسانس
۱.۳ موسیقی باروک
۱.۴ دوره کلاسیک
۱.۵ دوره رمانتیک
۱.۶ موسیقی قرن بیستم
۱.۷ موسیقی کلاسیک معاصر
موسیقی کلاسیک را از نظر سبک و تحول تاریخی آن به چند دوره کوچکتر تقسیم کردهاند:
موسیقی سدههای میانه :
این دوره با سقوط امپراتوری روم شروع و تا رنسانس در اروپا ادامه می یابد. این دوره دوره شروع و آغازین گام های موسیقی کلاسیک است.
موسیقی رنسانس:
در این دوره که شامل سالهای 1400 تا 1600 میلادی می شود. موسیقی کلاسیک به طور عمده در ایتالیا شکل گرفته است و بیشتر قطعات آثار آوازی هستند.
موسیقی باروک:
این دوره از سال 1600 میلادی شروع وتا حدود 1760 میلادی ادامه می یابد. لغت باروک در عالم هنر(نه فقط موسيقی) معادل استادانه زينت دادن و يا ماهرانه درست کردن به کار مي رود که از مشخصات بارز هنر اين سالها بوده است.
موسيقي اين دوره همانند ساير هنرهای هم عصر خود بيانگر اشرافيت و قدرت حکومتهای اروپايي بوده است. نیاز کلیسا برای جذابتر کردن نیایش نیز در گسترش این سبک تاثیر بسیاری داشته است.
یکپارچگی در حالت موسيقی از ويژگي های موسيقی اين دوره است.
از معروفترین موسیقیدانان این سبک میتوان باخ و ویوالدی را نام برد.
دوره کلاسیک:
دوره کلاسيک سالهای 1730 تا 1820 میلادی را شامل می شود.
قرن هجدهم مصادف بود با جریان روشنی فکر، یا آزادی اندیشه از بند خرافات، که در آن طغیانی علیه متافیزیک و به نفع احساسات معمولی و روانشناسی تجربی و عملی، علیه آیین و مراسم تشریفاتی اشرافی و به نفع زندگی طبیعی و ساده، علیه خودکامگی و به نفع آزادی فردی، علیه امتیازات و حق ویژه و به نفع حقوق مساوی مردم و تعلیم و تربیت همگانی.در این دوره برای اولین بار در موسیقی این فکر ظهور کرد که موسیقی در حقیقت همانند دیگر هنرها مقصود و هدفی ندارد، بلکه صرفاً به خاطر خودش وجود دارد، یعنی موسیقی به خاطر خود هنر موسیقی. پس از دوره کلاسیک با هنر موسیقی بر پایه ایده «هنر به خاطر هنر» برخورده میشد.
هنر در اين دوران بيشتر متوجه سادگی است تا تزئينات ماهرانه دوران باروک، ولی در زمینه موسیقی این رویکرد به عکس اتفاق می افتد. بر خلاف دوره ی باروک در دوران کلاسيک حالت های مختلف و متضادی در ارائه احساس در موسيقی وجود دارد. بافت موسيقی کلاسيک نیز بيشتر هموفونیک است تا پلی فنیک. از هنرمندان این دوره میتوان از هايدن، موتزارت و بتهوون نام برد.
دوره رمانتیک :
سبک رمانتيک سالهای 1820 تا 1910 را شامل می شود.دراین دوره، احساسات نقش بسزایی در موسیقی پیدا می کند. موسیقی در این دوره بصورت ابزاری در دست آهنگساز مطرح کردن احساسات شخصی اوست.
موسیقی قرن بیستم :
این دوره را دوره مدرنیسم یا نوگرایی موسیقی کلاسیک می دانند.آهنگسازان این دوره هرچه بیشتر سعی کردند تا کارهای خودشون را از سبکهای گذشته متمایز و از باورها و قانونهای گذشته عبور کنند.
موسیقی کلاسیک معاصر:
موسیقی کلاسیک معاصر از سال 1970 میلادی آغاز شده است و تاکنون ادامه دارد.آهنگسازان معاصر کلاسیک بیشتر به ساختن موسیقی مینیمال و آوانگارد روی آورده اند.