بازداشت گسترده روزنامهنگاران و فعالان سیاسی منتقد دولت محمود احمدینژاد و فعالان جامعه مدنی در ایران همچنان ادامه دارد. در کنار این دستگیریها شمار گستردهای از شهروندان ایرانی نیز در روزهای گذشته به دلیل شرکت در گردهماییهای مسالمتآمیز اعتراضی بازداشت شدهاند.
شیوا نظرآهاری از اعضای کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر از جمله کسانی است که در روزهای اخیر بازداشت شده است.
او که در اولین روزهای اعلام نتایج انتخاباتی و پیروزی محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری کنونی ایران بازداشت شده و آن طور که شهرزاد کریمان، مادرش، به رادیو فردا گفته است، در مکانی نامعلوم به سر میبرد.
رادیو فردا: خانم کریمان، آخرین اطلاعی که ار وضعیت دختر خود شیوا نظرآهاری دارید چیست؟
شهرزاد کریمان: من ۱۰ روز است که از دخترم هيچ خبری ندارم، نه میدانم کجاست و نه میدانم چه کسانی او را بردهاند، حتی میگويند او اصلاً پروندهای ندارد. وقتی وکيل هم مراجعه کرده به او گفتهاند چون هنوز اينها زير بازجويی هستند، ممکن است سه يا چهار هفته ديگر طول بکشد و تا پرونده به دادگاه نيايد به شما هيچ خبری نمیدهند. در ضمن وقتی به واحد پيگيری مراجعه کرديم از ديدار با ما امتناع کردند.
آيا شما به وزارت اطلاعات هم مراجعه کردهايد؟
بله، همين واحد پيگيری که اشاره کردم متعلق به وزارت اطلاعات است. يکی دو بار ديگر که دخترم به طور موقت بازداشت شده بود و يک بار هم که خودم و دخترم با هم بازداشت شده بوديم ما را به آنجا بردند و من آنجا را میشناختم.
وقتی به واحد پيگيری مراجعه کرديم، کسی با ما روبهرو نشد که بخواهيم سؤالی از او بپرسيم، در حالی که خودشان گفته بودند اگر میخواهيد از دخترتان خبری بگيريد به واحد پيگيری مراجعه کنيد و يا وسايلی مانند کامپيوتر که از خانه بردهاند را میتوانيد آنجا تحويل بگيريد.
هنگامی که شما به مراجع قانونی مراجعه کرديد، برخورد اين افراد با شما چگونه بود؟
اصلاً هيچ کدام با ما روبهرو نشدند. يک سرباز وظيفه جلوی در است که اسم افراد را میپرسد و پيامها را داخل میبرد. اگر مايل باشند شما را ببينند اجازه میدهند داخل برويد، ولی اگر مايل نباشند میگويند اصلاً از چنين شخصی خبر نداريم.
دادگاه انقلاب هم همين طور، اول اين که تا ظهر بايد آنجا بنشينيم و بعد در يک صف طويل حرکت کنيم و شناسنامه فرد را تحويل دهيم. آنها اسم را در کامپيوتر وارد میکنند و سپس با يک لحن ناپسند میگويند میخواستيد اجازه ندهيد اينها بروند و آخر هم کاملاً منکر قضيه میشوند.
من به آنها گفتم که بچه مرا در خانه بازداشت کردهاند، آنها گفتند پس اصلاً به ما مربوط نيست. در نهايت هم با هر جا تماس میگيريم میگويند چنين کسی نداريم و اصلاً اينجا نيست.
بالاخره بايد نام اين افراد جايی ثبت شده باشد. اينکه در کدام بازداشتگاه يا زندان جمهوری اسلامی هستند؟
زندان اوين هم جوابگو نيست و مأمور دم در میگويد بیخود اينجا آمدهايد و ما وظيفه نداريم به شما جواب بدهيم، اگر بخواهند خودشان با شما تماس میگيرند.
۱۰ روز تمام است که از بچهام هيچ خبری ندارم. مادران ديگر هم وضعيت مرا دارند، چون وقتی به دادستانی انقلاب میروم آنها را میبينم. آنها حتی نمیدانند چه گروهی بچههايشان را بازداشت کردهاند، اما من چون بازجوی دخترم را میشناسم مطمئن هستم وزارت اطلاعات او را بازداشت کرده است.
انشاءالله کسی در داخل ايران گرفتار نشود، چون اگر خدای نکرده پايتان به دادگاه انقلاب بکشد افراد آنجا نه تنها پاسخگو نيستند، بلکه برخوردشان هم بسيار بد است. شيوا به من گفته بود به دادگاه انقلاب نرو چون آنجا جوابی نمیدهند، ولی من نمیتوانستم ۱۰ روز صبر کنم تا کسی به من خبر دهد.
اکنون هم دو برابر آدمهايی که میروند داخل تا مشکل خود را پيگيری کنند، نيروی امنيتی ايستاده است.
در دادگاه انقلاب آنقدر با کسانی که مراجعه کرده بودند، بد برخورد میکردند که اصلاً کسی نمیتوانست حرف بزند. اگر کسی میخواست حرف بزند، میگفتند میگوييم شما را از اينجا بيرون بيندازند.
اينها جوانان ۱۸-۱۹ سالهای هستند که گير افتادهاند. مادر يکی از اين بچهها میگفت دوستان بچهام گفتهاند اينها را با کانتينر گوشت بردهاند و در آن را بستهاند که کسی نبيند. فقط اميدورام همه آنها سالم باشند و سالم به دست پدر و مادرشان برسند.
شیوا نظرآهاری از اعضای کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر از جمله کسانی است که در روزهای اخیر بازداشت شده است.
او که در اولین روزهای اعلام نتایج انتخاباتی و پیروزی محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری کنونی ایران بازداشت شده و آن طور که شهرزاد کریمان، مادرش، به رادیو فردا گفته است، در مکانی نامعلوم به سر میبرد.
رادیو فردا: خانم کریمان، آخرین اطلاعی که ار وضعیت دختر خود شیوا نظرآهاری دارید چیست؟
شهرزاد کریمان: من ۱۰ روز است که از دخترم هيچ خبری ندارم، نه میدانم کجاست و نه میدانم چه کسانی او را بردهاند، حتی میگويند او اصلاً پروندهای ندارد. وقتی وکيل هم مراجعه کرده به او گفتهاند چون هنوز اينها زير بازجويی هستند، ممکن است سه يا چهار هفته ديگر طول بکشد و تا پرونده به دادگاه نيايد به شما هيچ خبری نمیدهند. در ضمن وقتی به واحد پيگيری مراجعه کرديم از ديدار با ما امتناع کردند.
آيا شما به وزارت اطلاعات هم مراجعه کردهايد؟
بله، همين واحد پيگيری که اشاره کردم متعلق به وزارت اطلاعات است. يکی دو بار ديگر که دخترم به طور موقت بازداشت شده بود و يک بار هم که خودم و دخترم با هم بازداشت شده بوديم ما را به آنجا بردند و من آنجا را میشناختم.
وقتی به واحد پيگيری مراجعه کرديم، کسی با ما روبهرو نشد که بخواهيم سؤالی از او بپرسيم، در حالی که خودشان گفته بودند اگر میخواهيد از دخترتان خبری بگيريد به واحد پيگيری مراجعه کنيد و يا وسايلی مانند کامپيوتر که از خانه بردهاند را میتوانيد آنجا تحويل بگيريد.
هنگامی که شما به مراجع قانونی مراجعه کرديد، برخورد اين افراد با شما چگونه بود؟
اصلاً هيچ کدام با ما روبهرو نشدند. يک سرباز وظيفه جلوی در است که اسم افراد را میپرسد و پيامها را داخل میبرد. اگر مايل باشند شما را ببينند اجازه میدهند داخل برويد، ولی اگر مايل نباشند میگويند اصلاً از چنين شخصی خبر نداريم.
دادگاه انقلاب هم همين طور، اول اين که تا ظهر بايد آنجا بنشينيم و بعد در يک صف طويل حرکت کنيم و شناسنامه فرد را تحويل دهيم. آنها اسم را در کامپيوتر وارد میکنند و سپس با يک لحن ناپسند میگويند میخواستيد اجازه ندهيد اينها بروند و آخر هم کاملاً منکر قضيه میشوند.
من به آنها گفتم که بچه مرا در خانه بازداشت کردهاند، آنها گفتند پس اصلاً به ما مربوط نيست. در نهايت هم با هر جا تماس میگيريم میگويند چنين کسی نداريم و اصلاً اينجا نيست.
بالاخره بايد نام اين افراد جايی ثبت شده باشد. اينکه در کدام بازداشتگاه يا زندان جمهوری اسلامی هستند؟
زندان اوين هم جوابگو نيست و مأمور دم در میگويد بیخود اينجا آمدهايد و ما وظيفه نداريم به شما جواب بدهيم، اگر بخواهند خودشان با شما تماس میگيرند.
۱۰ روز تمام است که از بچهام هيچ خبری ندارم. مادران ديگر هم وضعيت مرا دارند، چون وقتی به دادستانی انقلاب میروم آنها را میبينم. آنها حتی نمیدانند چه گروهی بچههايشان را بازداشت کردهاند، اما من چون بازجوی دخترم را میشناسم مطمئن هستم وزارت اطلاعات او را بازداشت کرده است.
انشاءالله کسی در داخل ايران گرفتار نشود، چون اگر خدای نکرده پايتان به دادگاه انقلاب بکشد افراد آنجا نه تنها پاسخگو نيستند، بلکه برخوردشان هم بسيار بد است. شيوا به من گفته بود به دادگاه انقلاب نرو چون آنجا جوابی نمیدهند، ولی من نمیتوانستم ۱۰ روز صبر کنم تا کسی به من خبر دهد.
اکنون هم دو برابر آدمهايی که میروند داخل تا مشکل خود را پيگيری کنند، نيروی امنيتی ايستاده است.
در دادگاه انقلاب آنقدر با کسانی که مراجعه کرده بودند، بد برخورد میکردند که اصلاً کسی نمیتوانست حرف بزند. اگر کسی میخواست حرف بزند، میگفتند میگوييم شما را از اينجا بيرون بيندازند.
اينها جوانان ۱۸-۱۹ سالهای هستند که گير افتادهاند. مادر يکی از اين بچهها میگفت دوستان بچهام گفتهاند اينها را با کانتينر گوشت بردهاند و در آن را بستهاند که کسی نبيند. فقط اميدورام همه آنها سالم باشند و سالم به دست پدر و مادرشان برسند.