اما سمند چگونه متولد شد؟
سمند چگونه متولد شد؟ سوالي است كه هنوز هم در ذهن بسياري از افراد به صورت نقطه ابهامي باقي مانده است.
از اواسط دهه 70 كه چند سالي از واردات خودرو ميگذشت و خودروهاي كرهاي به تعداد فراوان و با مدلهاي متنوع وارد بازار ايران شده بودند، اين سوال در ذهن افكار عمومي مطرح بود كه چگونه صنعت خودروي كره كه همزمان با ايران كارش را شروع كرده است، حالا داراي مدلهاي متنوعي است، اما هنوز پيكان در صنعت خودروي ايران بدون تغيير توليد ميشود؛ كه همين امر باعث شد فشار افكار عمومي بر روي اين صنعت سنگيني كند.
آغازي پس از يك دهه ركود
صنعت خودروي ايران پس از پايان جنگ تحميلي يك دهه ركود را تجربه كرده بود، و همه از آن به عنوان صنعت مرده نام ميبردند؛ و بسياري نيز عقيده داشتند، كارخانههاي خودروسازي بايد تعطيل شوند و ضرورتي براي حضور صنعت خودرو در كشور وجود ندارد. در اين ميان اين صنعت دوباره راه خود را با پيكان شروع كرد؛ و حال پس از واردات خودرو و ورود خودروهاي متنوع كرهاي فشار دوبارهاي بر روي اين صنعت تشديد شده بود و اين سوال مطرح شد:« چرا ما نميتوانيم خودرو طراحي كنيم و چرا حتي قيافه پيكان نيز مدتهاست تغيير نكرده است؟» از همه جالبتر آن بود كه پژو 405 كه در ابتدا به صورت مونتاژ كامل وارد بازار ميشد، حتي اطلاعات فنياش در اختيار مهندسان ارشد ايرانخودرو نيز قرار نميگرفت.
طرح خودروي ملي كه ايده آن نيز چندان در ايران تازه نبود، دوباره پس از پايان واردات خودرو براي توليد يك پيكان جديد آغاز شد؛ تا به همه اثبات گردد كه ما هم ميتوانيم مانند كره، خودمان به طراحي خودرو بپردازيم. نخستين بار مردم در حاشيه بازيهاي فوتبال جام ملتهاي آسيا 96 شاهد تيزري بودند كه نشان ميداد، طراحي خودروي ملي آغاز شده است؛ اما تا پيش از توليد سمند در سال 81 از خودروي ملي خبري نبود.
طراحي خودرو ملي كار بزرگي بود
در آغاز طرح، توليد خودروي ملي چندان مشكل به نظر نميرسيد؛ اما پس از شروع طرح، عظمت آن كاملا مشخص شد. براي آغاز كار، طراحي پلتفرم مطرح شد؛ هرچند در ابتدا اين كار نيز غيرممكن به نظر ميرسيد. اما روش پروتون مالزي كه خودروي خود را با طراحي بدنه روي پلتفرم ميتسوبيشي قرار ميداد، در نظر گرفته شد.
بعد از مدتي مشخص شد حتي طراحي بدنه نيز كار بسيار دشواري است. در همين زمان در كشور تايوان شركت “فرستاتوميتو” انگلستان طراحي نمونه اوليه خودرويي بر روي شاسي و قواي محركه خودرو پژو 405 براي توليد در شركت تايواني را به پايان رسانده بود، كه ناگهان شركت تايواني ورشكست شد و شركت فرستاتوميتو كه براي طراحي خودرو بسيار هزينه كرده بود، اين طرح را به شركتهايي در ايران، آرژانتين و چين پيشنهاد كرد.
از طرحي ورشكسته تا طراحي خودروي ملي
اين پيشنهاد با اقدامات اوليه براي توليد خودروي ملي همزمان بود، و ايرانخودرو اين طرح را با اشتياق پذيرفت. مركز تحقيقات ايرانخودرو با جمعآوري فارغالتحصيلان ممتاز دانشگاههاي اميركبير، صنعتي شريف و چند دانشگاه صنعتي ديگر در ايران، طراحي خودرو ملي را در كنار مشاوران خارجي شروع كرد.
طراحي شركت فرستاتوميتو براي ايران معايب فراواني داشت. اين خودرو اتاق نسبتا كوچك و ارگونومي متناسب با افراد كوتاه قد شرق آسيا داشت. كارشناسان مركز تحقيقات ايران خودرو دركنار كارشناسان فرستاتوميتو و بعضي كارشناسان خارجي ارگونومي و تا حدودي سيستم تعليق را دوباره طراحي كردند. اين طرح را حتي تا امروز شايد بتوان جديترين طرح كارآموزي كارشناسان داخلي در زمينه طراحي خودرو قلمداد كرد.
در طرح سمند، مهندسان ايراني به صورت مشترك با تيم خارجي به بررسي محاسباتمهندسي خودروي سمند پرداختند، وطراحي بدنه با گروه فرستاتوميتو انگليسي و با همكاري گروهي از مهندسان آلماني، اتريشي، كرهاي و ايراني آغاز شد. طراحي قالب در كره صورت گرفت، و داشبورد آن نيز با الهام از خودروهاي گروه فولكسواگن از سوي تيمي مشترك از مهندسان آلماني، اتريشي و ايراني طراحي گرديد.
در نهايت تغييراتي در سيستم فنربندي و فرمان خودرو به دليل تغيير گرانيگاهها و ايجاد تعادل انجام شد. خودروي سمند در ابتدا قرار بود پيكان جديد باشد، و جايگزين اين خودرو با همان قيمت شود؛ اما با ادامه كار و مشخص شدن هزينههاي فراوان توليد، قيمت خود را به گونهاي افزايش داد كه ديگر نميتوانست جايگزين پيكان گردد. در ضمن بايد تيراژ اين خودرو براي رسيدن قيمت آن به حول و حوش 9 ميليون تومان، به 200 هزار دستگاه در سال ميرسيد.
تيراژ اين خودرو بعد از سه سال به يكچهارم 200 هزار دستگاه رسيده است، و در نهايت اسم آن به X7 و سمند تغيير كرد. اين خودرو به دليل نشان ايراني آن مورد قضاوتهاي مختلفي قرار گرفت. عدهاي آن را خودروي اسطورهاي ميدانند، و عدهاي براين عقيدهاند پژو 405 بسيار بهتر است؛ اما به دليل اطلاعرساني نامناسب مدلهاي جديد خودرو، معمولا اطلاعات درستي از خودروهاي جديد وجود ندارد. اين در حالي است كه مدلهاي جديد خودرو در اروپا بارها از سوي رسانههاي مختلف امتحان ميشوند.
اما واقعيتهاي فني سمند چيست؟
بدنه خودرو 5/1 برابر بيشتر از پژو 405 نقطه جوش دارد. وزن خودرو نيز حدود 200 كيلوگرم سنگينتر از پژو 405 است. پلاتفرم پژو 405 و سمند تقريبا مشابه است؛ اما درخودروي سمند، پلاتفرم در زمينه سيستم فرمان و تعليق تا حدودي اصلاح و بهبود يافته است. اين خودرو در انگلستان از سوي شركت "مايرا" استانداردهاي ايمني را كسب كرده است؛ و به گفته بعضي از كارشناسان ايرانخودرو، سمند آيروديناميكتر از پژو 405 است. البته عده ديگر معتقدند كه اين خودرو در سرعت بالاي 140 كيلومتر بر ساعت تعادل ندارد؛ اما فرمانپذيري آن از نظر قدرت مانور بسيار بالاتر از پژو 405 بوده، و در پيچها با سرعت بالا قدرت مانور خوبي دارد. به همين دليل از سوي نظرسنجيهاي اخير بهترين سيستم فرمان را حتي بين خودروهايي مانند زانتيا و ماكسيما از آن خود كرده است.
اشكال اصلي اين خودرو بر روي سيستم ترمز، اشكال ترمزگيري و صداي ناشي از ترمزگيري است. البته ايرانخودرو مدعي است كه سمندهاي مدل 83 اين مشكل را ندارند. بدنه اين خودرو در سالهاي گذشته سر صداي زيادي داشت؛ كه علت هم مهار نكردن قاب ستونهاي كناري بود.
شركت ايرانخودرو همچنين عنوان ميكند كه اين مشكل را هم در سال 83 حل كرده است. ارگونومي خودروي سمند نيز مشكلاتي دارد؛ به عنوان مثال صندلي اين خودرو زياد مناسب نيست. در حالت تعويض دنده نيز دست در مواردي به كنسول مياني برخورد ميكند. ديد اين خودرو در جلو كمي كمتر از پژو 405 است، و ديد عقب خودرو نيز تا حدودي كور است؛ كه مسوولان ايرانخودرو ميگويند با سنسور دنده عقب اين مشكل كمي بهبود يافته است.
سيستم فنربندي اين خودرو نسبت به پژو 405 سختتر است؛ حال آنكه ايمني آن نيز بيشتر از پژو 405 است. البته بعضي از ايرادات از جمله كمكفنر و ايرادات ترمز در مدل قبل از 83 تا حدودي درست است، كه در مدلهاي جديد با استفاده از موتور L3 و برقي شدن صندلي در سمند LX تا حدودي برطرف شده است؛ و صداي بدنه نيز با مهار قاب ستونها كنترل شده است. اما شايد بزرگترين عيب و يا مزيت آن نشان ايراني اين خودرو باشد كه اين خودرو را در كانون توجه قرار داده است!
بزرگترين عيب و يا مزيت؟
اين خودرو با آنكه نخستين تجربه ايران در زمينه طراحي بوده است، ولي با مشاركت مهندسان ايراني در كنار مشاوران خارجي سبب كارآموزي جدي شده است. توليد داخل بالاي اين خودرو در ابتدا، و انتخاب بهترين قطعهسازان و حركت آنها براي توليد قطعات اين خودرو و طراحي بعضي از قطعات به صورت مجدد در كنار قطعهسازان داخلي جهشي را در صنعت خودروي ايران به وجود آورده است. سمند با ساخت داخل بالاي 70 درصدي توليد شد؛ به اين دليل بهترين قطعهسازان داخلي انتخاب شدند و در اين زمينه سرمايهگذاري هنگفتي نيز انجام گرديد. براي طراحي خطوط توليد، كارهاي عجيب و در عين حال طاقتفرسايي صورت گرفت. پردازندههاي كامپيوتري به كار رفته در ماشينآلات عظيم كارخانه آنقدر قوي بود، كه فروش آنها به خاطر ممنوعيت فروش تكنولوژي با كاربردهاي نظامي منوط به تاييد كابينه انگلستان شد.
خط رباتي با همكاري كارخانههاي كرهاي ساخته شد، و امكانات نرمافزاري و قطعات الكترونيك آن نيز از شركت زيمنس تامين گرديد.
خودروي سمند كه در سال 1381 وارد بازار گرديد، قرار بود مدل سال 85 را با شكلي و پلاتفرمي جديد وارد بازار كند. شركت تحقيقات موتور ايران خودرو نيز براي طراحي مجموعه مولد قدرت، از جمله طراحي گيربكس و موتورهاي گوناگون، طرحهايي را به صورت مشترك با مركز تحقيقات آلمان انجام ميدهد. آنچه مسلم است، هماكنون ايران داراي دانش طراحي بدنه روي پلاتفرم است؛ ولي هنوز داراي دانش طراحي پلاتفرم نميباشد. طرح ”نيوپيكان” يا پيكان جديد كه خودرويي بر روي پلاتفرم 206 بود، به دليل مخالفت پژو براي دادن اين پلاتفرم شكست خورد. از طرفي ايران هنوز دانش ساخت درست پلاتفرم را ندارد؛ و به همين دليل بر اساس مهندسي معكوس و كپيكاري، در بسياري از بخشهاي صنعت خودرو، كار خود را پيش ميبرد؛ كه همين امر از جمله عوامل پايين بودن كيفيت محصولات ايراني ميباشد.
طراحي پلاتفرم و دانش ساخت
سوالي كه مطرح است اين ميباشد، كه براي آنكه هم دانش ساخت به دست آيد و هم داراي طراحي پلات فرم شويم، چه راهكاري لازم است؟
راهي كه رفتن در آن بهتر به نظر ميرسد، انجام كارهاي تركيبي است. در كشور كره خودروهاي فورد به صورت مشترك با كياموتورز ساخته ميشد؛ و به اين روش كره دانش ساخت خودرو و ورود به زنجيره جهاني خودرو را به دست آورد؛ و با كارهاي مشاورهاي با شركتهاي اروپايي طراحي خودرو را نيز به تدريج به دست آورد.
شايد راهحل صنعت خودرو ايران هم اين باشد كه در كنار توليد محصولات مشترك، با شركتهاي خارجي به صورت سرمايهگذاري وصل به زنجيره جهاني خودرو شود؛ و دانش ساخت خودرو را بدست آورد؛ تا هم قطعه با تكنولوژي روز توليد گردد، و هم صادرات قطعه انجام شود. از طرفي با ادامه طرح سمند، دانش طراحي خود را كامل كنيم. شايد به همين دليل طرح ال90 و سمند بتوانند در آينده به پيشرفت صنعت خودروي ايراني كمك كنند.
سمند چگونه متولد شد؟ سوالي است كه هنوز هم در ذهن بسياري از افراد به صورت نقطه ابهامي باقي مانده است.
از اواسط دهه 70 كه چند سالي از واردات خودرو ميگذشت و خودروهاي كرهاي به تعداد فراوان و با مدلهاي متنوع وارد بازار ايران شده بودند، اين سوال در ذهن افكار عمومي مطرح بود كه چگونه صنعت خودروي كره كه همزمان با ايران كارش را شروع كرده است، حالا داراي مدلهاي متنوعي است، اما هنوز پيكان در صنعت خودروي ايران بدون تغيير توليد ميشود؛ كه همين امر باعث شد فشار افكار عمومي بر روي اين صنعت سنگيني كند.
آغازي پس از يك دهه ركود
صنعت خودروي ايران پس از پايان جنگ تحميلي يك دهه ركود را تجربه كرده بود، و همه از آن به عنوان صنعت مرده نام ميبردند؛ و بسياري نيز عقيده داشتند، كارخانههاي خودروسازي بايد تعطيل شوند و ضرورتي براي حضور صنعت خودرو در كشور وجود ندارد. در اين ميان اين صنعت دوباره راه خود را با پيكان شروع كرد؛ و حال پس از واردات خودرو و ورود خودروهاي متنوع كرهاي فشار دوبارهاي بر روي اين صنعت تشديد شده بود و اين سوال مطرح شد:« چرا ما نميتوانيم خودرو طراحي كنيم و چرا حتي قيافه پيكان نيز مدتهاست تغيير نكرده است؟» از همه جالبتر آن بود كه پژو 405 كه در ابتدا به صورت مونتاژ كامل وارد بازار ميشد، حتي اطلاعات فنياش در اختيار مهندسان ارشد ايرانخودرو نيز قرار نميگرفت.
طرح خودروي ملي كه ايده آن نيز چندان در ايران تازه نبود، دوباره پس از پايان واردات خودرو براي توليد يك پيكان جديد آغاز شد؛ تا به همه اثبات گردد كه ما هم ميتوانيم مانند كره، خودمان به طراحي خودرو بپردازيم. نخستين بار مردم در حاشيه بازيهاي فوتبال جام ملتهاي آسيا 96 شاهد تيزري بودند كه نشان ميداد، طراحي خودروي ملي آغاز شده است؛ اما تا پيش از توليد سمند در سال 81 از خودروي ملي خبري نبود.
طراحي خودرو ملي كار بزرگي بود
در آغاز طرح، توليد خودروي ملي چندان مشكل به نظر نميرسيد؛ اما پس از شروع طرح، عظمت آن كاملا مشخص شد. براي آغاز كار، طراحي پلتفرم مطرح شد؛ هرچند در ابتدا اين كار نيز غيرممكن به نظر ميرسيد. اما روش پروتون مالزي كه خودروي خود را با طراحي بدنه روي پلتفرم ميتسوبيشي قرار ميداد، در نظر گرفته شد.
بعد از مدتي مشخص شد حتي طراحي بدنه نيز كار بسيار دشواري است. در همين زمان در كشور تايوان شركت “فرستاتوميتو” انگلستان طراحي نمونه اوليه خودرويي بر روي شاسي و قواي محركه خودرو پژو 405 براي توليد در شركت تايواني را به پايان رسانده بود، كه ناگهان شركت تايواني ورشكست شد و شركت فرستاتوميتو كه براي طراحي خودرو بسيار هزينه كرده بود، اين طرح را به شركتهايي در ايران، آرژانتين و چين پيشنهاد كرد.
از طرحي ورشكسته تا طراحي خودروي ملي
اين پيشنهاد با اقدامات اوليه براي توليد خودروي ملي همزمان بود، و ايرانخودرو اين طرح را با اشتياق پذيرفت. مركز تحقيقات ايرانخودرو با جمعآوري فارغالتحصيلان ممتاز دانشگاههاي اميركبير، صنعتي شريف و چند دانشگاه صنعتي ديگر در ايران، طراحي خودرو ملي را در كنار مشاوران خارجي شروع كرد.
طراحي شركت فرستاتوميتو براي ايران معايب فراواني داشت. اين خودرو اتاق نسبتا كوچك و ارگونومي متناسب با افراد كوتاه قد شرق آسيا داشت. كارشناسان مركز تحقيقات ايران خودرو دركنار كارشناسان فرستاتوميتو و بعضي كارشناسان خارجي ارگونومي و تا حدودي سيستم تعليق را دوباره طراحي كردند. اين طرح را حتي تا امروز شايد بتوان جديترين طرح كارآموزي كارشناسان داخلي در زمينه طراحي خودرو قلمداد كرد.
در طرح سمند، مهندسان ايراني به صورت مشترك با تيم خارجي به بررسي محاسباتمهندسي خودروي سمند پرداختند، وطراحي بدنه با گروه فرستاتوميتو انگليسي و با همكاري گروهي از مهندسان آلماني، اتريشي، كرهاي و ايراني آغاز شد. طراحي قالب در كره صورت گرفت، و داشبورد آن نيز با الهام از خودروهاي گروه فولكسواگن از سوي تيمي مشترك از مهندسان آلماني، اتريشي و ايراني طراحي گرديد.
در نهايت تغييراتي در سيستم فنربندي و فرمان خودرو به دليل تغيير گرانيگاهها و ايجاد تعادل انجام شد. خودروي سمند در ابتدا قرار بود پيكان جديد باشد، و جايگزين اين خودرو با همان قيمت شود؛ اما با ادامه كار و مشخص شدن هزينههاي فراوان توليد، قيمت خود را به گونهاي افزايش داد كه ديگر نميتوانست جايگزين پيكان گردد. در ضمن بايد تيراژ اين خودرو براي رسيدن قيمت آن به حول و حوش 9 ميليون تومان، به 200 هزار دستگاه در سال ميرسيد.
تيراژ اين خودرو بعد از سه سال به يكچهارم 200 هزار دستگاه رسيده است، و در نهايت اسم آن به X7 و سمند تغيير كرد. اين خودرو به دليل نشان ايراني آن مورد قضاوتهاي مختلفي قرار گرفت. عدهاي آن را خودروي اسطورهاي ميدانند، و عدهاي براين عقيدهاند پژو 405 بسيار بهتر است؛ اما به دليل اطلاعرساني نامناسب مدلهاي جديد خودرو، معمولا اطلاعات درستي از خودروهاي جديد وجود ندارد. اين در حالي است كه مدلهاي جديد خودرو در اروپا بارها از سوي رسانههاي مختلف امتحان ميشوند.
اما واقعيتهاي فني سمند چيست؟
بدنه خودرو 5/1 برابر بيشتر از پژو 405 نقطه جوش دارد. وزن خودرو نيز حدود 200 كيلوگرم سنگينتر از پژو 405 است. پلاتفرم پژو 405 و سمند تقريبا مشابه است؛ اما درخودروي سمند، پلاتفرم در زمينه سيستم فرمان و تعليق تا حدودي اصلاح و بهبود يافته است. اين خودرو در انگلستان از سوي شركت "مايرا" استانداردهاي ايمني را كسب كرده است؛ و به گفته بعضي از كارشناسان ايرانخودرو، سمند آيروديناميكتر از پژو 405 است. البته عده ديگر معتقدند كه اين خودرو در سرعت بالاي 140 كيلومتر بر ساعت تعادل ندارد؛ اما فرمانپذيري آن از نظر قدرت مانور بسيار بالاتر از پژو 405 بوده، و در پيچها با سرعت بالا قدرت مانور خوبي دارد. به همين دليل از سوي نظرسنجيهاي اخير بهترين سيستم فرمان را حتي بين خودروهايي مانند زانتيا و ماكسيما از آن خود كرده است.
اشكال اصلي اين خودرو بر روي سيستم ترمز، اشكال ترمزگيري و صداي ناشي از ترمزگيري است. البته ايرانخودرو مدعي است كه سمندهاي مدل 83 اين مشكل را ندارند. بدنه اين خودرو در سالهاي گذشته سر صداي زيادي داشت؛ كه علت هم مهار نكردن قاب ستونهاي كناري بود.
شركت ايرانخودرو همچنين عنوان ميكند كه اين مشكل را هم در سال 83 حل كرده است. ارگونومي خودروي سمند نيز مشكلاتي دارد؛ به عنوان مثال صندلي اين خودرو زياد مناسب نيست. در حالت تعويض دنده نيز دست در مواردي به كنسول مياني برخورد ميكند. ديد اين خودرو در جلو كمي كمتر از پژو 405 است، و ديد عقب خودرو نيز تا حدودي كور است؛ كه مسوولان ايرانخودرو ميگويند با سنسور دنده عقب اين مشكل كمي بهبود يافته است.
سيستم فنربندي اين خودرو نسبت به پژو 405 سختتر است؛ حال آنكه ايمني آن نيز بيشتر از پژو 405 است. البته بعضي از ايرادات از جمله كمكفنر و ايرادات ترمز در مدل قبل از 83 تا حدودي درست است، كه در مدلهاي جديد با استفاده از موتور L3 و برقي شدن صندلي در سمند LX تا حدودي برطرف شده است؛ و صداي بدنه نيز با مهار قاب ستونها كنترل شده است. اما شايد بزرگترين عيب و يا مزيت آن نشان ايراني اين خودرو باشد كه اين خودرو را در كانون توجه قرار داده است!
بزرگترين عيب و يا مزيت؟
اين خودرو با آنكه نخستين تجربه ايران در زمينه طراحي بوده است، ولي با مشاركت مهندسان ايراني در كنار مشاوران خارجي سبب كارآموزي جدي شده است. توليد داخل بالاي اين خودرو در ابتدا، و انتخاب بهترين قطعهسازان و حركت آنها براي توليد قطعات اين خودرو و طراحي بعضي از قطعات به صورت مجدد در كنار قطعهسازان داخلي جهشي را در صنعت خودروي ايران به وجود آورده است. سمند با ساخت داخل بالاي 70 درصدي توليد شد؛ به اين دليل بهترين قطعهسازان داخلي انتخاب شدند و در اين زمينه سرمايهگذاري هنگفتي نيز انجام گرديد. براي طراحي خطوط توليد، كارهاي عجيب و در عين حال طاقتفرسايي صورت گرفت. پردازندههاي كامپيوتري به كار رفته در ماشينآلات عظيم كارخانه آنقدر قوي بود، كه فروش آنها به خاطر ممنوعيت فروش تكنولوژي با كاربردهاي نظامي منوط به تاييد كابينه انگلستان شد.
خط رباتي با همكاري كارخانههاي كرهاي ساخته شد، و امكانات نرمافزاري و قطعات الكترونيك آن نيز از شركت زيمنس تامين گرديد.
خودروي سمند كه در سال 1381 وارد بازار گرديد، قرار بود مدل سال 85 را با شكلي و پلاتفرمي جديد وارد بازار كند. شركت تحقيقات موتور ايران خودرو نيز براي طراحي مجموعه مولد قدرت، از جمله طراحي گيربكس و موتورهاي گوناگون، طرحهايي را به صورت مشترك با مركز تحقيقات آلمان انجام ميدهد. آنچه مسلم است، هماكنون ايران داراي دانش طراحي بدنه روي پلاتفرم است؛ ولي هنوز داراي دانش طراحي پلاتفرم نميباشد. طرح ”نيوپيكان” يا پيكان جديد كه خودرويي بر روي پلاتفرم 206 بود، به دليل مخالفت پژو براي دادن اين پلاتفرم شكست خورد. از طرفي ايران هنوز دانش ساخت درست پلاتفرم را ندارد؛ و به همين دليل بر اساس مهندسي معكوس و كپيكاري، در بسياري از بخشهاي صنعت خودرو، كار خود را پيش ميبرد؛ كه همين امر از جمله عوامل پايين بودن كيفيت محصولات ايراني ميباشد.
طراحي پلاتفرم و دانش ساخت
سوالي كه مطرح است اين ميباشد، كه براي آنكه هم دانش ساخت به دست آيد و هم داراي طراحي پلات فرم شويم، چه راهكاري لازم است؟
راهي كه رفتن در آن بهتر به نظر ميرسد، انجام كارهاي تركيبي است. در كشور كره خودروهاي فورد به صورت مشترك با كياموتورز ساخته ميشد؛ و به اين روش كره دانش ساخت خودرو و ورود به زنجيره جهاني خودرو را به دست آورد؛ و با كارهاي مشاورهاي با شركتهاي اروپايي طراحي خودرو را نيز به تدريج به دست آورد.
شايد راهحل صنعت خودرو ايران هم اين باشد كه در كنار توليد محصولات مشترك، با شركتهاي خارجي به صورت سرمايهگذاري وصل به زنجيره جهاني خودرو شود؛ و دانش ساخت خودرو را بدست آورد؛ تا هم قطعه با تكنولوژي روز توليد گردد، و هم صادرات قطعه انجام شود. از طرفي با ادامه طرح سمند، دانش طراحي خود را كامل كنيم. شايد به همين دليل طرح ال90 و سمند بتوانند در آينده به پيشرفت صنعت خودروي ايراني كمك كنند.