بازار تهران نقش عظیمی در اقتصاد تهران و کل کشور داشته و تقریباً مهمترین ساختار اقتصادی یکپارچه پایتخت می باشد. تراکم شعب بانکها در بازار بسیار شدید بوده و بیشترین گردش پول در همین شعب بازار است، بانکها بطرز عجیبی به این گردش بالای نقدینگی شعب بازارشان وابسته هستند.
بازار تهران با حدود ۱۱۰(صدوده) هکتار وسعت، یکی از محلات تاریخی برجای مانده از
دوران صفوی و قاجاریه است که در استخوانبدی و شکل دادن به ساختار اولیهی این شهر
در طول زمان نقش مهمی بر عهده داشته. اما گسترش شهر، افزایش فوقالعادهی جمعیت، به
وجود آمدن نهادهای اقتصادی مدرن و همچنین نیازهای جدید نه تنها از اهمیت اقتصادی
این بافت تاریخی کم نکرده، بلکه به طور بیسابقهای باعث رشد و تمرکز بسیاری از
فعالیتهای مالی و تجاری در این محدوده شده است. بازار تهران گرچه به عنوان یکی از
معدود محلات بر جای مانده از تهران قدیم به شمار میآید اما حوزهی نفوذ و
فعالیتهای آن از سطح شهری فرارفته و اهمیتی منطقهای و فراملی پیدا کرده است. قیمت
تملک و یا خرید سرقفلی واحدهای تجاری بازار تهران، در این سالها افزایش فوقالعاده
فراوان پیدا کرده و به ارقام سرسامآوری رسیده است.
تظاهرات خیابانی فقط برای اعلام موجودیت است ولی آنچه سرنوشت جنبش سبز را روشن می کند موفقیت در اعتصابات عمومی است. اعتصابات سراسری علاوه بر خسارات سنگین مالی که به حکومت وارد می کند باعث گسترش نارضایتی در کشور می گردد.
اگر بنا به اعتصابات باشد، مطمئن باشید که بازار آخرین جایی خواهد بود که شاید به اعتصابات بپیوندد. گردش پول در بازار میلیاردی است و طرفنظر کردن از چنین مبالغی برای بازاریان بسیار سخت است. در خلال انقلاب 57 نیز کشاندن تظاهرات به بازار باعث تعطیلی آن شد و بنام اعتصاب بازاریان ثبت شد. بازاریان بسیار پولدار و بهمین نسبت بسیار محافظه کار بوده و دلیلی نمی بینند که ریسکی را بپذیرند. بمحض بروز سروصدا و تظاهرات آنها ترجیح می دهند بازار را تعطیل و راهی منزل یا باغ کرج و یا ویلای شمال شوند. چند روزی را هم احتیاطاً صبر می کنند تا اوضاع کاملاً عادی شود.
بازار تهران روزانه هزاران مراجعه کننده از سراسر ایران دارند و هر خبری در بازار شود بلافاصله توسط این شاهدان عینی به شهرستانها منتقل می شود و صدای جنبش سبز بسرعت در شهرستانها هم شنیده می شود.
بازار تهران در کنار بازار سایر شهرها بزگترین تامین کننده مالی روحانیت می باشد و بهمین دلیل روابط بسیار صمیمانه ای هم با آنها دارند. هر مسجدی بکمک چند حامی مالی بازاری اداره می شود و حوزه های علمیه و مدارس دینی نیز وابسته به وجوهات شرعی بازاریان هستند. اگر بازار تعطیل و درآمد بازاریان تهدید شود آنها بیشترین فشار را به روحانیت خواهند آورد که اوضاع را جمع و جور کند. توجه داشته باشید که بازار تابع ایدئولوژی خاصی نبوده و دارای گرایش سیاسی خاصی نیست، ماهیت بازار بر مبنای گردش پول و سرمایه و تحصیل سود و منفعت است، آنها اگر می خواستند کار سیاسی کنند که در بازار نبودند، بازار فقط جای پول درآوردن است. حتی اگر درصدی از بازاریان هم قلباً مایل به تعطیلی بازار و اعتصاب باشند، که در حال حاضر تعدادشان کم نیست، از ترس تعقیب سیاسی حکومت جرات اینکار را ندارند و منتظر بهانه ای هستند که بستن بازار را بر گردن آن انداخته و خود را مبرا نشان دهند. باید برای کسب این بهانه به بازاریان کمک کرد.
در صورت بروز تظاهرات در بازار بلافاصله ترافیک گسترده ای در مرکز شهر بوجود می آید که در صورت ادامه، سراسر شهر را در بر گرفته و مانع جدی برای جابجایی نیروهی گارد می شود. در خود بازار نیروی گارد فقط می تواند تعداد محدودی را وارد نماید و بدلیل عدم امکان پشتیبانی نیروی موتوریزه (موتور و خودروهای مختلف)، نیروی گارد احساس ترس داشته و همچنین بدلیل پیچیدگی بازار و شباهت زیاد قسمتهای مختلف بازار با یکدیگر و وسعت گسترده بازار، امکان گم شدن و متفرق گردیدن نیروهای گارد زیاد بوده و بهمین دلیل فقط در دهانه های بازار عملیات خواهد نمود و وارد عمق بازار نمی شوند. نیروی پیاده گارد به هیچ وجه از نیروی موتوریزه فاصله زیاد نمی گیرد.
برای تظاهرکنندگان نیز بازار پوشش خوبی دارد زیرا روزانه دهها هزار نفر برای خرید راهی بازار شده و حضور در آنجا بر خلاف حضور در خیابانها و میادینی که از قبل برای راهپیمائی اعلام شده بخودی خود دلیل جرم و دستگیری نمی باشد و لذا پس از اتمام تظاهرات، مردم می توانند بسلامتی از بازار خارج و راهی منازل خود شوند.
روز شنبه 30 خرداد عامل اصلی موفقیت گارد در جلوگیری از بهم پیوستن دسته های چند هزار نفری تظاهرکنندگان و بوجود آمدن جمعیت عظیمی که دیگر امکان سرکوب آن وجود نداشته باشد، استفاده از هلیکوپتر و فرماندهی هوایی بود. فرماندهان گارد دائماً آخرین وضعیت دسته های تظاهرکنندگان را مشاهده و متناسب با جمعیت، اقدام به جابجایی نیرو می کردند. در بازار بدلیل سرپوشیده بودن معابر و نبود دید هوایی، گارد از این امکان ویژه نیز محروم می گردد.
حتی هفته ای یکبار تظاهرات هم موجب تعطیلی دائمی بازار و توقف گردش خون در پیکر اقتصادی حکومت گردیده و اثرات جانبی مخربی خواهد داشت، همچنین افرادی و نهادهایی که بازار حمایت مالی آنها را بر عهده دارد و در راس آنها روحانیت، تحت فشار بازاریان اقدام به فشار بر حکومت از داخل نموده و باعث کوتاه آمدن و عقب نشینی تدریجی حکومت خواهند شد.
تعطیلی بازار زمینه ساز بروز اعتصابات در سایر صنوف و ادارات خواهد بود. اعتصابات است که با اثرات عظیم سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خود هر رژیمی را بزانو در می آورد. حکومت ابزار و سلاحی برای سرکوب اعتصابات ندارد. اعتصابات شکافها و اختلافات داخلی حکومت را تشدید کرده و باعث خواهد شد که جنبش سبز به فردایی روشن که ایران عزیزمان شب را سپری و روز فرحبخش شادکامی و کامیابی خود را شروع کرده است دست یابد.
بازار تهران با حدود ۱۱۰(صدوده) هکتار وسعت، یکی از محلات تاریخی برجای مانده از
دوران صفوی و قاجاریه است که در استخوانبدی و شکل دادن به ساختار اولیهی این شهر
در طول زمان نقش مهمی بر عهده داشته. اما گسترش شهر، افزایش فوقالعادهی جمعیت، به
وجود آمدن نهادهای اقتصادی مدرن و همچنین نیازهای جدید نه تنها از اهمیت اقتصادی
این بافت تاریخی کم نکرده، بلکه به طور بیسابقهای باعث رشد و تمرکز بسیاری از
فعالیتهای مالی و تجاری در این محدوده شده است. بازار تهران گرچه به عنوان یکی از
معدود محلات بر جای مانده از تهران قدیم به شمار میآید اما حوزهی نفوذ و
فعالیتهای آن از سطح شهری فرارفته و اهمیتی منطقهای و فراملی پیدا کرده است. قیمت
تملک و یا خرید سرقفلی واحدهای تجاری بازار تهران، در این سالها افزایش فوقالعاده
فراوان پیدا کرده و به ارقام سرسامآوری رسیده است.
تظاهرات خیابانی فقط برای اعلام موجودیت است ولی آنچه سرنوشت جنبش سبز را روشن می کند موفقیت در اعتصابات عمومی است. اعتصابات سراسری علاوه بر خسارات سنگین مالی که به حکومت وارد می کند باعث گسترش نارضایتی در کشور می گردد.
اگر بنا به اعتصابات باشد، مطمئن باشید که بازار آخرین جایی خواهد بود که شاید به اعتصابات بپیوندد. گردش پول در بازار میلیاردی است و طرفنظر کردن از چنین مبالغی برای بازاریان بسیار سخت است. در خلال انقلاب 57 نیز کشاندن تظاهرات به بازار باعث تعطیلی آن شد و بنام اعتصاب بازاریان ثبت شد. بازاریان بسیار پولدار و بهمین نسبت بسیار محافظه کار بوده و دلیلی نمی بینند که ریسکی را بپذیرند. بمحض بروز سروصدا و تظاهرات آنها ترجیح می دهند بازار را تعطیل و راهی منزل یا باغ کرج و یا ویلای شمال شوند. چند روزی را هم احتیاطاً صبر می کنند تا اوضاع کاملاً عادی شود.
بازار تهران روزانه هزاران مراجعه کننده از سراسر ایران دارند و هر خبری در بازار شود بلافاصله توسط این شاهدان عینی به شهرستانها منتقل می شود و صدای جنبش سبز بسرعت در شهرستانها هم شنیده می شود.
بازار تهران در کنار بازار سایر شهرها بزگترین تامین کننده مالی روحانیت می باشد و بهمین دلیل روابط بسیار صمیمانه ای هم با آنها دارند. هر مسجدی بکمک چند حامی مالی بازاری اداره می شود و حوزه های علمیه و مدارس دینی نیز وابسته به وجوهات شرعی بازاریان هستند. اگر بازار تعطیل و درآمد بازاریان تهدید شود آنها بیشترین فشار را به روحانیت خواهند آورد که اوضاع را جمع و جور کند. توجه داشته باشید که بازار تابع ایدئولوژی خاصی نبوده و دارای گرایش سیاسی خاصی نیست، ماهیت بازار بر مبنای گردش پول و سرمایه و تحصیل سود و منفعت است، آنها اگر می خواستند کار سیاسی کنند که در بازار نبودند، بازار فقط جای پول درآوردن است. حتی اگر درصدی از بازاریان هم قلباً مایل به تعطیلی بازار و اعتصاب باشند، که در حال حاضر تعدادشان کم نیست، از ترس تعقیب سیاسی حکومت جرات اینکار را ندارند و منتظر بهانه ای هستند که بستن بازار را بر گردن آن انداخته و خود را مبرا نشان دهند. باید برای کسب این بهانه به بازاریان کمک کرد.
در صورت بروز تظاهرات در بازار بلافاصله ترافیک گسترده ای در مرکز شهر بوجود می آید که در صورت ادامه، سراسر شهر را در بر گرفته و مانع جدی برای جابجایی نیروهی گارد می شود. در خود بازار نیروی گارد فقط می تواند تعداد محدودی را وارد نماید و بدلیل عدم امکان پشتیبانی نیروی موتوریزه (موتور و خودروهای مختلف)، نیروی گارد احساس ترس داشته و همچنین بدلیل پیچیدگی بازار و شباهت زیاد قسمتهای مختلف بازار با یکدیگر و وسعت گسترده بازار، امکان گم شدن و متفرق گردیدن نیروهای گارد زیاد بوده و بهمین دلیل فقط در دهانه های بازار عملیات خواهد نمود و وارد عمق بازار نمی شوند. نیروی پیاده گارد به هیچ وجه از نیروی موتوریزه فاصله زیاد نمی گیرد.
برای تظاهرکنندگان نیز بازار پوشش خوبی دارد زیرا روزانه دهها هزار نفر برای خرید راهی بازار شده و حضور در آنجا بر خلاف حضور در خیابانها و میادینی که از قبل برای راهپیمائی اعلام شده بخودی خود دلیل جرم و دستگیری نمی باشد و لذا پس از اتمام تظاهرات، مردم می توانند بسلامتی از بازار خارج و راهی منازل خود شوند.
روز شنبه 30 خرداد عامل اصلی موفقیت گارد در جلوگیری از بهم پیوستن دسته های چند هزار نفری تظاهرکنندگان و بوجود آمدن جمعیت عظیمی که دیگر امکان سرکوب آن وجود نداشته باشد، استفاده از هلیکوپتر و فرماندهی هوایی بود. فرماندهان گارد دائماً آخرین وضعیت دسته های تظاهرکنندگان را مشاهده و متناسب با جمعیت، اقدام به جابجایی نیرو می کردند. در بازار بدلیل سرپوشیده بودن معابر و نبود دید هوایی، گارد از این امکان ویژه نیز محروم می گردد.
حتی هفته ای یکبار تظاهرات هم موجب تعطیلی دائمی بازار و توقف گردش خون در پیکر اقتصادی حکومت گردیده و اثرات جانبی مخربی خواهد داشت، همچنین افرادی و نهادهایی که بازار حمایت مالی آنها را بر عهده دارد و در راس آنها روحانیت، تحت فشار بازاریان اقدام به فشار بر حکومت از داخل نموده و باعث کوتاه آمدن و عقب نشینی تدریجی حکومت خواهند شد.
تعطیلی بازار زمینه ساز بروز اعتصابات در سایر صنوف و ادارات خواهد بود. اعتصابات است که با اثرات عظیم سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خود هر رژیمی را بزانو در می آورد. حکومت ابزار و سلاحی برای سرکوب اعتصابات ندارد. اعتصابات شکافها و اختلافات داخلی حکومت را تشدید کرده و باعث خواهد شد که جنبش سبز به فردایی روشن که ایران عزیزمان شب را سپری و روز فرحبخش شادکامی و کامیابی خود را شروع کرده است دست یابد.